روزنگاشـــته های من

خاطــــرات روزانه -حرفهــــای ناگفته و افــکار درهم پیـــــچیده من

روزنگاشـــته های من

خاطــــرات روزانه -حرفهــــای ناگفته و افــکار درهم پیـــــچیده من

این وبلاگ در واقع دفترچه خاطرات خصوصی من و سند احساسات درونی نهان شده من است و تا زمانی که هویت اصلی ام فاش نشود در ان آزادانه و بی مهابا قلم میزنم.
من متولد دهه شصتم ...مجرد
دختری خوب -بذله گو- بانمک-دم دمی مزاج و شاید هم کمی مهربان
غرق در افکار فلسفی و اندیشه های آرمانی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

امروز 6 آبان

دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۱۷ ب.ظ
امروز توی خیابون ۱ پسر خیلی ژیگول بهم گیر دادا

البته من قبل از خوش تیپ بودنش باینجور آشنایی های خیابانی اعتقادی ندارم عمرا

از کارم پرسید بهش گفتم یادت باشه ۳ چیز در خانمها سکرته:

سنشون- حقوق شون و کارشون برای غریبه ها

بعد من رفتم بانک و ازش جدا شدم

بعد نیمساعت که کارم تموم شد رفتم ۱ بانک دیگه

دقیقا همون پسر با یک دختر دیگه اومد داخل بانک

یعنی در این فاصله یک دختر پیدا کرده بود

نگاهش رو هم رو من زوم کرده بود

خیلی دوست داشتم عین فیلمهی خارجی برم پیشش بگم: قربانی جدیدته

اما گفتم دنبال دردسر نگردم و ولش کردم

ولی به ۱ نتیجه رسیدم

دخترهای قدیم وقتی پسری بهشون چپ نیگاه میکرد هر چی فحشی یادشون میومد

بار طرف میکردند

اما دخترهای الان نه

کافیه پسر بهشون لبخند بزنه

تا ته قضیه رفتن

زمانه چرا اتش نگیره؟

اینم از جریان امروز ما

  • دختر رهگــــــذر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی